عید قربان مبارک
ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را
خوشا سر به سوداى معبود سپردن
و فرمان بردن از حضرت دوست!
خوشا شیطان درون خویش را به بند کشیدن
و از هر چه غیر دوست، چشم پوشیدن!
خوشا لحظه قربانى کردن بتهاى ظاهر و باطن
به پاى عشق و همسفر شدن با راهیان کوى دلدار!
عيدتان مبارک
آهنگ خدا کن که خوش آهنگ بمیریم
سرشار و غزلسازتر از چنگ بمیریم
مردانگی و عشق چه امروز غریبند
برخیز و خطر کن که خوش آهنگ بمیریم
عید سعید قربان مبارک
آن روز، نه گلوی اسماعیل بریده شد
و نه ابراهیم پدری را بر بندگی ترجیح داد
تنها رضایت و سرسپردگی به «او» بود که بیداد میکرد،
عيد قربان مبارک
عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها» در آستان «عزیزترین» و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین